باسمه تعالی
باز کم کم از افق آمد برون ماه غم ماه شهادت ماه خون
از کم کم از افق آمد برون ماه غم ماه شهادت ماه خون
ماه هجرت ماه حق ماه جهاد ماه همت ماه سعی و اتحاد ماه شام و کوفه و کرببلا ماه حمل پرچم قالوبلا ماه اخلاص و ارادت ماه عشق ماه قربانی شدن در راه عشق ماه پیکار حقیقت با فریب ماه نصر و مژده ی نصر قریب ماه سعی و اتحاد و اتفاق ماه پیروزی ایمان بر نفاق ماه رزم مومنین با مشرکین ماه پیروزی دین بر کفر و کین ماه اعلام جهاد عدل و نور بر علیه ظلم و استبداد و زور ماه بذل جان و ماه ترک سر ماه بت ها را شکستن با تبر ماه ترک جاه و تودیع مقام ماه ثارالله ماه انتقام ماه جولان رژیم پست خواه ماه شمشیر خدا در دست ها ماه آزادی و امید و پیام ماه پرچم های خونین قیام ماه کشتی نجات روی خون ماه عطر انقلاب و بوی خون ماه غم ماه محرم ماه نور ماه قطع سلطه ی سلطان جور ماه بیداری و بی زاری ز خواب ماه صبر و اختیار و انتخاب ماه جنگ حریت با بندگی ماه مرز بین مرگ و زندگی ماه تغییر قضا و سرنوشت ماه ره بردن به دوزخ یا بهشت ماه از شوق شهادت پر شدن ماه تعیین مسیر و حر شدن ماه رفتن در صف بدر و حنین ماه پیوستن به اصحاب حسین گر ببارد تیر بر تابوت ها کند باید ریشه ی طاغوت ها کی سخن در پرده می گوییم ما بعد از این خون را به خون شوییم ما گر جدا گردد ز پیکر دست راست باز از قرآن حمایت کار ماست با شهادت تا هم آغوشی کنند شیرخواران هم کفن پوشی کنند سینه ها را گر شکافد تیرها خون شود پیروز بر شمشیرها دیده ها وقتی که در خواب شب است این زبان حال مهتاب شب است اقتدا چون بر خمینی کرده اند رفتگان کاری حسینی کرده اند گر چه دیگر زندگی جان بر لبیست در خور ما نیز کاری زینبیست ما اسیر نا امیدی نیستیم ما حسینی ها یزیدی نیستیم از شکست اینجا حکایت کی کند وز جدایی ها شکایت کی کند هیچ می دانی که این ره راه چیست هیچ می دانی محرم ماه چیست ماه در راه خدا جان دادن است ماه هفتاد و دو قربان دادن است ماه اسرار شهادت گفتن است ماه بیداری و در خون خفتن است ماه دل از نا امیدی کندن است ماه دشمن را به خاک افکندن است ماه در راه هدف کوشیدن است ماه لبیک و کفن پوشیدن است ماه استمداد از آن قوس الوراست آن که خون خواه شهید کربلاست ای پیمبر را تو ختم الاوصیا ای پناه بی کسان مهدی بیا شور ایمان و ولای ما ببین کل ارض کربلای ما ببین قطره قطره خون ما دریا شده روزها هر روز عاشورا شده شاعر: محمد جواد غفور زاده(شفق)